امت پلاسکویی!!
بسم الله الرحمن الرحیم
دوماه کمتر،از حادثه غمبار پلاسکو می گذرد و آن حادثه با بزرگداشت مردان آنجلسی آتش نشان در ذهن ها نقش بست.در ایام آتشین پلاسکو،امت همیشگی ایران مشغول کارهای همیشگی شدند ! عده ای همه چیز ، اعم از شادی و غم را با قاب پلاسکو در گوشی های همیشه همراه خود ثبت کردند! بعضی نیز به مناسبت نزدیکی نزاعات حزبی ، سیاسی بازی های همیشگی خود را در میدان پلاسکو به جان هم انداختند. آن گروه همیشگی در صحنه از امت،مداح و مرثیه سرای آتشنشان و پلیس و پلاسکو شدند! BBC هم بازی همیشگی اش گرفت و هنوز پلاسکو فرو نریخته کیهان وار اسناد تاریخی خود را رو کرد! آن دسته همیشگی متوهم امت نیز به دنبال شرلوک همز ناک بودن خود پرونده سیاسی مرحوم و پلاسکو را در دفتر خود باز کردند. جمعی هم هنوز پلاسکو فرونریخته وعده های سرخرمن را در بوق کردند که فلان می شود و فلان می کنیم و... .
القصه امت همیشگی همان کارهای همیشگی را که در مواجه با پدیده ها انجام می دادند مکررا" تکرار کردند. سیر زندگانی ما شده است همین همیشگی ها! هر روز ما پلاسکو دارد و هر روز ما همان همیشگی است! و ما چه می دانیم روزگار ما چیست؟....
نمی دانم تابلوی مربوط به شمارش معکوس نابودی اسرائیل را دیده اید یا خیر! اما روا است شمارشگر نابودی محیط زیست خودمان را نیز در کنارش نصب کنند! روزها پشت هم می آیند و نفس های آخر محیط زیست پشت هم می رود! ای امت پلاسکو! زیست بومتان آتش گرفته است و در آستانه انفجار و فروپاشی است؛ ما چه می کنیم؟! عده ای با تالاب های تازه کویر ، عکس سلفی می گیرند و هشتگ #غم می زنند.گروهی هم هر روزشان انتخابات است و به جای اقدام مقتضی به زن و مرد دولت مخالفشان می تازند که وای بر شما باد! و در این بین نیز سؤال پیش می آید که : تو اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی؟! آن همیشه در صحنه ها نیز تا وقتی که هشدار خشکسالی دریاچه ارومیه را در گوششان می خواندند اصلا" محیط زیست را جز ارکان انقلاب اسلامی نمی دانستند و حال که خشک شده است به مرثیه و مدح می پردازند! BBC و قس علی الهذا هم تا دیروز که محیط ایران زیستش به راه بود می گفتند ایران فلان است. حال که محیط زیست اش بیمار است می گویند: ایران هم فلان است ! و هم محیط اش فلان گونه زیست می کند ، به هر حال رفتار آدمیت از روباه بعید است! آن گروه متوهم نیز خشکی دریاچه ارومیه را با ساخت ناوشکن جماران ربط می دهند و دنبال توهم پروری آنارشیستی هستند. آن دسته معروف که در هر جبهه و حزب و دولتی به وفور یافت می شوند نیز دائما" ژست سوپرمن می گیرند و گویا عمو نوروز افسانه ها هستند که با آمدنشان سرسبزی و بهار به ارمغان آمده و ابتکارات آن ها چون آب بر تن تشنه ی کویر جاری می شود.
اختلاف طبقاتی و فقر همچنان در ملک ایران وجود دارد البته با شدت و عدت متفاوت! امّا آنچه درد آور است همان رفتار پلاسکویی امت و حکومت می باشد! دسته ای دوربین به دست دنبال گورخواب و کارتن نشین و حلبی آباد برای فروش بالا یا لایک میلیونی اند! فقر و فقیر برای بسیاری از کوته نظران سیاست باز ملعبه رقابت هایشان بر سر کرسی قدرت است. حزبی به داد اصلاح طلبی فقر را به دروازه مقابل پرتاب می کند و جبهه ای نیز به اسم مردم و انقلاب داد وا اماما ، وا اسلاما سر می دهد تا فقر را در سبد مقابل اندازد!حال آنکه تمامی این مردودین سیاسی در ادوار مختلف بر مسند دولت و مجلس و... تکیه دادند و هیچ اقدام مؤثری از برای رفع فقر ومحرومیت انجام ندادند! آن همیشه در صحنه ها نیز گاهی دست در جیب کرده اندکی انفاق می کنند و یا در اجتماعات ، مطالبه آرمان دارند. امّا اول و آخرش همان مدح و مرثیه است!
BBC هم که حافظه تاریخی اش بیشتر از 50 سال قد نمی دهد. می گوید ، می نویسد و داد می زند! سوز آنجاست که رژیم هایی که در طول تاریخ بارها و بارها ملت ایران را در قحطی و تحریم داشتند حال دلسوز و دایه مهربان تر از مادر شده اند! حکم رانان یا همان دسته معروف که در قالب جبهه ها و احزاب و دول مختلف بر روی کار آمدند از جهت جهل یا قصور عامدانه و یا از همت قلیلشان نیز دردی برنداشتند. امیدی دادند و تدبیری نداشتند !عدالتی وعده دادند و عدالت را ندانستند .
اگر بخواهیم پلاسکو های روزانه را برای خود بازگو کنیم مثنوی هفتاد منی بر روی دستمان خواهد گذاشت .چرا که هنوز از تولید ملّی،فرهنگ،اقتصاد،آموزش،خانواده و بسیاری از پدیده هایی که در آستانه فروپاشی پلاسکویی هستند نگفتم .
اما یک نکته را نباید فراموش کنیم و اینکه پلاسکو به واسطه خون حماسه سازان اش جاوید خواهد ماند و گویی سایر پلاسکو واره های جامعه ما خون می طلبد از بهر ایثار! تا شاید داستان پلاسکو های امت با کمترین تلفات به خیر بگذرد.
